عناوین این صفحه
- صدر با شلیک تک تیرانداز
- 90 دقیقه آدم باشید
- یحیی مجبور بود ۱۵ دقیقه پایانی دفاعی بازی کند
- حمله مجیدی به وزارت ورزش درماههای پایانی دولت
- سلطانی: او حتی جزو 10 دروازهبان برتر پرسپولیس هم نیست
- برای مربی دروازهبانها کفش میخرید تا فیکس باشد!
- تفضلی در لیست اسکوچیچ نیست
- سهراب مرادی: هر کاری کردم توکیو قسمتم نشد
- او لیـــــن جــــام
- استقلال چه زمانی به ثبات میرسد؟
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6759 /
۱۴۰۰ شنبه ۲۵ ارديبهشت
|
هفته رویایی پرسپولیس
صدر با شلیک تک تیرانداز
طوفان هر روزه اردیبهشتی تهران که فرو نشست و باران که زمین را خیس کرد رسیدیم به دربی 95. ترکیب دو تیم که اعلام شد مشخص شد مصدومهای پرسپولیس غیر از عالیشاه به این بازی بزرگ رسیدهاند. این طرف عالیشاه از لیست خط خورد و آنسو آرش رضاوند محروم نتوانست روی نیمکت بنشیند.
بازی با هیجان زیاد شروع شد و استقلال شروعی غافلگیرکننده داشت. تیم مجیدی 5 دقیقه اول را پر فشار بازی کرد و در همان دقیقه 2 یک صحنه مشکوک به پنالتی را ایجاد کرد. امیری پا روی پای قایدی گذاشت اما اکبریان این صحنه را ندید یا دید و پنالتی تشخیص نداد. با این حال شروع خوب استقلال تا دقیقه 5 منجر به یک موقعیت دیگر هم شد که این بار لک مقابل شوت مطهری ایستادگی کرد.
5 دقیقه دوم بازی متعادل شد و با اینکه ریتم دو تیم در انتقال توپ از دفاع به حمله بالا بود اما هیجان و حساسیت زیاد جدول باعث شده بود تا خطا پشت خطا دو تیم را از خلق موقعیتهای پرتعداد و فشار متوالی روی دروازه حریف محروم کند.
بازی در نیمه نخست 20 خطا داشت که سهم هر دو تیم مساوی بود. در واقع بیست خطایی که با چند مصدومیت لحظهای جریان بازی را کند میکرد و از تب و تاب میانداخت تا شانس گل زیاد نبینیم.
پرسپولیس سعی داشت با مالکیت توپ و گرفتن ریتم بازی از کانالهای کناری و به عمق زدن هافبکهای کناریاش موقعیت بسازد اما خط دفاع سه نفره استقلال مانع تکرار حرکات موفق سرخها شد.
در تیم پرسپولیس هر چقدر که امیری در چپ موفق بود نعمتی که سه روز تمرین نکرده و به این بازی رسیده بود شرایط جسمانی خوبی نداشت و نتوانست با پهلوان زوج خوبی بسازد. در جناح چپ پرسپولیس هم امیری نمیتوانست تمام توانش را در حمله بگذارد چرا که وریاغفوری با انگیزه را روبهروی خود میدید و آنسو محمد نادری با انگیزه قدرت مانور نعمتی را گرفته و خودش خطری برای خط دفاع پرسپولیس شده بود که همکاریهایش با میلیچ و مطهری در چند نوبت خطرساز شد.
بازی تا دقیقه 25 موقعیت خاصی نداشت تا اینکه حرکت ترابی و شوت فنی او بهترین و تنها شانس گل حتمی پرسپولیس در این نیمه را رقم زد.
آنسو هم استقلال یک بار دیگر با مطهری قصد گلزنی از طریق شوت را داشت که لک مقابل این ضربه به راحتی ایستاد.
پرسپولیس در دقیقه 3 هم یک موقعیت نصف و نیمه ساخت اما توپ نهایی به نوراللهی نرسید و بازی در نیمه نخست در اوج هیجان اما پر از خطا همراه با یک اخطار برای بازیکنان پرسپولیس به پایان رسید.
پرسپولیس و کادر فنیاش که از نمایش دو بازیکن ناآماده خود راضی نبودند بین دو نیمه کمال و سیامک را بیرون کشیدند تا سرلک و فرجی را در هافبک میانی و دفاع راست جایگزین آنها کنند. با این حال باز هم استقلال شروع طوفانی و محکمی داشت و در همان دقیقه یک با مانور قایدی و پاس به جلوی او خطرساز شدند که لک دروازه تیمش را نجات داد و نگذاشت نادری گل راحتی بزند.
بعد از چند دقیقه بازی متعادل شد و پرسپولیس در دقیقه 55 با شوت مغانلو و فرار آلکثیر از آفساید و ضربهاش از روی ریباند گل برتری را به ثمر رساند تا ورق به سود سرخها برگشت.
بعد از این گل استقلال با دو تعویض تهاجمی و حضور دیاباته و اسماعیلی قصد بالا بردن کیفیتش در فاز حمله را داشت اما پرسپولیس هم خیلی خوب حریف را آنالیز کرده بود و به سختی به حریف موقعیت میداد. با این حال عقب رفتن سرخها و نگاه به ضدحملات باعث شد تا استقلال در دقیقه 64 با کار خوب ترکیبی موقعیت بسیار خوبی ایجاد کند که ضربه نهایی دیاباته در چارچوب نبود.
دقیقه 80 استقلال شجاعیان را هم به بازی فرستاد و آنسو یحیی جناح چپ تیمش را با تعویض سوم و با حضور شجاعی تقویت کرد. شجاعی یک دقیقه بعد و در پی کرنر آبیها و ضربه سر سیاوش یزادنی توپ را از روی خط دروازه بیرون کشید و منجی دروازه تیمش شد.
دقیقه 88 هم استقلال موقعیت خوبی داشت که دیاباته اشتباه کرد و اجازه نداد اسماعیلی ضربه نهایی را بزند.
بعد از آن پرسپولیس با تغییراتی که ارائه داد خیلی خوب بازی را کنترل کرد و فقط در پایان مسابقه درگیریهای عجیبی در زمین رقم خورد که منجر به اخراج فرشاد فرجی و بهزاد غلامپور شد. با این وجود گل عیسی تا سوت پایان مسابقه برقرار ماند تا یحیی با تیر رها شده عیسی از چله کمانش به اولین برد دربیاش برسد و البته سپاهان را تحت فشار بگذارد.
هفته بیست و سوم لیگ برتر؛ جمعه24/02/1400؛ ساعت: 19:30
استادیوم آزادی، بدون تماشاگر
داور: محمدرضا اکبریان ،کمکها: علیرضا ایلدروم و مهدی عالیقدر، داور چهارم: حسن اکرمی، کمک داور ذخیره: محمدرضا مدیرروستا، ناظر داوری: رحیم رحیمیمقدم
اخطار
شهریار مغانلو(30) از پرسپولیس
وحید امیری(52) از پرسپولیس
حامد لک(65) از پرسپولیس
عیسی آلکثیر(82) از پرسپولیس
سیاوش یزدانی(90) از استقلال
محمد نادری(8+90) از استقلال
سید احمد موسوی(8+90) از استقلال
اخراج
فرشاد فرجی(8+90) از پرسپولیس
پرسپولیس:
حامد لک
محمدحسین کنعانیزادگان
سید جلال حسینی
سیامک نعمتی(46- فرشاد فرجی)
وحید امیری
کمال کامیابینیا(46- میلاد سرلک)
احمد نوراللهی
احسان پهلوان
مهدی ترابی
عیسی آلکثیر(3+90- مهدی عبدی)
شهریار مغانلو(82- علی شجاعی)
سرمربی: یحیی گلمحمدی
استقلال:
محمدرشید مظاهری
محمدحسین مرادمند(60- شیخ دیاباته)
سیاوش یزدانی
عارف غلامی(1+90- محمد دانشگر)
محمد نادری
مسعود ریگی
مهدی مهدیپور(80- داریوش شجاعیان)
وریا غفوری
هروویه میلیچ(60- فرشید اسماعیلی)
مهدی قایدی
امیرارسلان مطهری(1+90- آرمان رمضانی)
سرمربی: فرهاد مجیدی
90 دقیقه آدم باشید
یادداشت
علی عالی
بازی با حاصلِ جمعِ صفر. بیکیفیتها. زبانها باز و پاها بسته. انگار بیستودو اکانت هواداری وسط زمین هستند و دو کانالِ تلگرامی هدایتشان میکنند! این فوتبال است؟
سراسر اعتراض به داور، مربی، بازیکن. سراسر توهین و الفاظِ رکیک. بلدند خارج از ایران، محترم رفتار کنند، محترم بازی کنند و حتی محترم ببازند اما وقتی در ایران بازی دارند، به یکباره شخصیتشان تغییر میکند. مثل فرهنگِ عجیب خیلی از ما که در ایران راحت آشغال میریزیم یا با همه سرِ جنگ داریم اما تا پا از مرز بیرون میگذاریم، شهروند نمونه
میشویم.
زندگی متناقض. دربی است و باید جنگید اما نمیتوانند مثل بازیهای آسیاییشان، جوانمردانه بجنگند.
مدام غرق در حاشیه هستند و از اصل فوتبال دورند؛ مثل ادمینهای تلگرامی برای هم کُری میخوانند. فوتبال باشگاهی در ایران با این تفکر به جایی نمیرسد چون توسعه، آدمهای ویژه میخواهد، ابزار ویژه میخواهد و البته فرهنگ ویژه. با یکنفر و دو نفر هم کاری از پیش نمیرود.
نیاز به خواست جمعی است. نیاز به شفافسازی در تاریکخانه باشگاهها و سازمان ادارهکننده لیگ. این مدیران، باشگاهداری نمیکنند. تیمداری هم نمیکنند. انگار کنار خیابان میخواهند خط تولید اتومبیل راه بیندازند.
تا روزی که زندگی خیلیها این باشد که استقلال ببرد یا پرسپولیس و هرچه غیر از این یعنی فحاشی، توهین و ناسزای سازمانیافته؛ باید به پهنای صورت خندید وقتی همه اعتراض دارند: چرا فوتبال ایران پیشرفت نمیکند؟ یادتان بماند، برای اینها که یقه میدرید و به هم توهین میکنید، بیرون از زمین نه دشمن هم هستند و نه برایشان اهمیتی دارد چه فحشهایی به هم میدهید. میخندند و صفرهای حسابهای بانکیشان را میشمارند.
فرهاد و چالش بعد از آسیا
یحیی مجبور بود ۱۵ دقیقه پایانی دفاعی بازی کند
رسول مجیدی @Rasoulmajidi یک جایی در اواخر بازی بود که صدایی از کنار زمین شنیده شد با این مضمون «بسه دیگه انقدر حرف نزنید» و واقعاً کاش میشد اعضای کادر و بازیکنان و بقیه عوامل کنار زمین بس میکردنند و انقدر حرف نمیزدند. دربی دقیقاً چیزی بود که به همه چیزمان میآمد. در حرف زدن عالی هستیم ولی در عمل چه؟ نیمه اول بازی چه چیزی داشت واقعاً جز یک شوت مهدی ترابی و فشار چند دقیقه اول استقلال؟
کل بازی چند حرکت تاکتیکی دیدید؟ واقعاً چه روشی در ذهن تیمها بود برای گلزنی جز چند شوت از پشت محوطه جریمه؟
پرسپولیس در اواخر بازی کاملاً در لاک دفاعی بود. حتی در یکی دو موقعیت ضد حمله هم جز ۲ ،۳ بازیکن کسی از نیمه زمین جلوتر نیامد. ماجرا هم دلیل داشت. چشم یحیی ترسیده بود. یحیی تا به حال هیچ دربیای را نبرده بود و پیروزی شب گذشته اولین تجربهاش بود. او در ۳ دربی آخری که روی نیمکت پرسپولیس بوده شاهد دقایق پایانی پرالتهاب و پرگلی بوده. در این ۳ دربی ۴ گل از دقیقه ۸۸ به بعد به ثمر رسیده بود که سهم پرسپولیس و استقلال هر کدام ۲ گل بوده است.
این ماجرا البته در لیگ امسال هم کاملاً برای پرسپولیسیها رخ داده بود. اصلاً یکی از مشکلات اساسی پرسپولیس در این فصل همین خوردن گل در دقایق پایانی بوده است. پرسپولیس این فصل در 15 دقیقه پایانی بازیهایش یعنی از دقیقه 75 تا 90، 4 گل دریافت کرده است. آنها البته در این دقایق ۷ گل هم زدهاند و در کل در این ۱۵ دقیقه همیشه شاهد بازی پرالتهابی بودهاند. استقلال هم البته در ۱۵ دقیقه پایانی گلهای زیادی خورده است. حتی بیشتر از پرسپولیس. و قطعاً اگر استقلال دیشب جلو افتاده بود آنها هم در ۱۵ دقیقه پایانی به صورت خودآگاه و ناخودآگاه به لاک دفاعی
میرفتند.
پرسپولیس ۳ امتیاز مهم در این دیدار را برای خود کرد. ۳ امتیازی که آنها را به صدر هم رساند و حالا آنها در بازیهای مساوی با سپاهان در رده نخست قرار دارند. پیروزی توأمان در دربی و برگشتن به صدر قطعاً شب درخشان و قشنگی برای پرسپولیسیها ساخته.
از آن سو فرهاد که با درخشش در دربیها توانسته دل آبی دلان را به دست بیاورد، دربی را باخت و رده سوم جدول را هم از دست داد. آنها حالا با توجه به پیروزی روز گذشته گلگهرسیرجان و آلومینیوم اراک، پایینتر از این تیمها و در رده پنجم جدول ایستادهاند. بازیهای تیم فرهاد البته از رقبا کمتر است و آنها در بازیهای بعدی محکوم به پیروزی هستند. هواداران استقلال اندک امیدی که برای قهرمانی داشتند را هم حالا از دست دادهاند و شاید اگر درخشش در بازیهای آسیایی نبود شرایط برای مجیدی سختتر از این هم میشد.
آنها بعد از لیگ قهرمانان آسیا دو بازی پیاپی را باختهاند و شاید بهتر باشد فرهاد هرچه زودتر کادر فنیاش را تقویت کند.
چرا دو سال پیش این انتقادها مطرح نشد؟
حمله مجیدی به وزارت ورزش درماههای پایانی دولت
مجیدی در شرایطی که در سالهای اخیر بارها به باشگاه استقلال رفت و آمد داشته و 3 بار به عنوان مربی جانشین روی نیمکت این تیم جلوس کرده، از موضوعات فنی جذب بازیکن برای استقلال انتقاد کرده است. سرمربی استقلال در این راستا گفته: «تیم پرسپولیس تیمی است که کادر فنیاش آن را بسته است. دو سال است که تیم استقلال با نظر سرمربی بسته نمیشود.
نه اینکه استقلال بازیکنان بدی دارد، خیر منظورم این نیست ولی ما در یک پست 5 بازیکن خیلی خوب داریم ولی در یک پست دیگر که بازیکن ما مصدوم میشود جایگزین نداریم.
همین مسأله باعث میشود ترکیب اصلی و باثباتی نداشته باشیم. منظور من این است تیم بزرگی مثل استقلال باید با تفکرات کادر فنی بسته شود وگرنه بازیکنان استقلال بازیکنان بسیار خوبی هستند و من به هواداران قول میدهم فصل آتی تیم خوبی ببندم که آنها از سبک بازی تیمشان لذت ببرند.» بخش دیگری از انتقادهای سرمربی استقلال وزارت ورزش را نشانه گرفته است.
فرهاد که در سالهای اخیر با همین وزارتخانه کار کرده بود حالا در شرایطی که زمان زیادی به پایان دولت باقی نمانده شمشیر را برای برخی عوامل تأثیرگذار در وزارت ورزش و جوانان از رو بسته است.
سرمربی استقلال با انتقاد از رفتارهای مبین به نقدهایش ادامه داده است: «میخواستیم مدیر رسانهای باشگاه را عوض کنیم اما گفتند آقای مبین از وزارت ورزش مخالف است. او چکاره است که در مورد استقلال نظر بدهد؟ همین کارها را کردید که استقلال 2 سال با دلالی بسته شد.»
مجیدی انتقادهایی هم علیه زهره هراتیان، رئیس مرکز پزشکی - ورزشی ایفمارک مطرح کرده است: «خانم هراتیان چکاره است که در مورد نیمکت من تصمیم بگیرد. او که هراتیان است، من به بزرگتر از او هم اجازه دخالت در مسائل نیمکت تیمم را نمیدهم. این کارها قدیمی شده و لزومی ندارد قبل از دربی این مسائل به وجود بیاید.
پزشکی که در تیم المپیک کار میکرده الان توسط ایفمارک مدارکش تأیید نمیشود. پزشک تیم ما با هزینه شخصی به تهران آمده و به من لطف کرده است. مدارک او را ایافسی تأیید کرده ولی سازمان لیگ مدارک او را نمیپذیرد. پزشکی که با او در تیم المپیک آشنا شدم و دوست هم نبوده اجازه نشستن روی نیمکت ما را ندارد. من دیدم او کارش را بلد است و در آسیا هم به ما خیلی کمک کرد. وقتی در عربستان یکسری مشکلات پیش آمد سعی کردم شأن پزشک تیم خودمان را حفظ کنم و خیلی از مسائل را عنوان نکردم و حتی اشاره نکردم که او چه بلایی بر سر تیم ما آورد. من خیلی سعی کردم سکوت کنم ولی به خاطر 2 تغییر از وزارت ورزش پدر ما را در آوردند. من اصلاً اجازه نمیدهم کسی درباره استقلال تصمیمی بگیرد. امیدوارم این مسائل حل شود و تیمها بازی جوانمردانه انجام بدهند. چگونه است که مدارک پزشک جدید ما تأیید نمیشود؟ چون من پزشک ایفمارک را به دلیل اینکه کیفیت کاری او بسیار ضعیف بود و در حد استقلال نبود کنار گذاشتم؟ اختیار نیمکت تیم با سرمربی است، به جز سرپرست که باشگاه او را انتخاب میکند، ماساژور، پزشک، مدیر رسانه و ... در اختیار سرمربی است، تأکید میکنم اجازه نمیدهم در مورد نیمکت استقلال تصمیم بگیرند.»
چند سؤال از سرمربی استقلال
بخشی از مشکلاتی که فرهاد مجیدی به آن اشاره داشته در سالهای اخیر بارها از سوی رسانهها به آن گوشزد شده است و مسأله تازهای نیست. برای مثال در بخش جذب بازیکن بارها رسانهها و منتقدان اعلام کردهاند که باید براساس نظر کمیته فنی و سرمربی تیم شکل بگیرد اما سؤالی که بعد از انتقادهای سرمربی استقلال به وجود آمده این است که چرا او پیشتر به این مشکلات اشاره نکرد؟ چرا مجیدی انتقاد از برخی سیاستها را به ماههای پایانی دولت موکول کرده است؟ آیا بهتر نبود مجیدی اگر نقصی در باشگاه میدید صادقانه در دورههای قبل که سکان هدایت استقلال را به عهده داشت به زبان میآورد؟ آیا موضوع اعمال نظر وزارت ورزش که همواره در تصمیم گیریهای کلان باشگاه استقلال نقش دارد، موضوع تازهای است که فرهاد مجیدی در این ایام به آن اشاره میکند؟ آیا پیشتر که او سکان هدایت استقلال را به عهده میگرفت این نقدها وارد نبود؟
سلطانی: او حتی جزو 10 دروازهبان برتر پرسپولیس هم نیست
گفت و گو
ناصرقراگزلو
سوشا مکانی دروازهبان سابق پرسپولیس چندی پیش در اظهاراتی عجیب مدعی شد او یکی از پایهگذاران موفقیتهای پرسپولیس بوده است. این صحبتها و بعضی از اظهارنظرات عجیب دیگر این سنگربان که در زمان بازیگریاش هیچ درخشش و عنوان قابل ذکری در پرسپولیس نداشت موجب شده تا پیشکسوتان پرسپولیس نسبت به این صحبتها واکنش نشان دهند. به همین بهانه گفتوگویی با بهروز سلطانی یکی از دروازهبانهای موفق اسبق سرخپوشان که کارنامه خوبی در پرسپولیس و تیم ملی داشت، داشته باشیم.
در خصوص اظهارات اخیر سوشا در ابتدا چه صحبتی دارید؟
سوشا شاگردم در تیم ملی امید بوده و در تیم دیگری هم با او کار کردهام. به همین دلیل و از این رو او جای پسرم است و نمیدانم باید چه راجع به او بگویم. بازیکنی که افتخار پوشیدن لباس تیم اول ایران و محبوبترین تیم ایران و آسیا را داشته باید حرمت آن را تا آخر عمرش نگه دارد و به این موضوع هم افتخار کند. سوشا گفته از بچگی استقلالی بوده است. اگر او واقعاً استقلالی بوده و تیم رقیب را دوست داشته و اینقدر برایش این موضوع اهمیت داشته برای چه به پرسپولیس آمده چون پرسپولیس آنقدر بزرگ است که برای حضور در این تیم برای هیچ بازیکنی فرش قرمز نمیاندازند و هر بازیکنی با افتخار به پرسپولیس میآید. پرسپولیس از ابتدای تأسیساش در دهههای مختلف بهترین بازیکنان ایران و آسیا را در اختیار داشته به همین دلیل مردم با عشق و علاقه زیادی این تیم را دوست داشتند و با تمام وجود از آن حمایت کرده و به هواداری از این تیم به خود میبالیدند و به قول خودمان با آن زندگی میکردند. حتی نتایجش در زندگی آنها هم به شدت تأثیرگذار بود، از همینرو هر دههای ستارههای بزرگی در پرسپولیس بازی کردند که یکی از یکی بهتر بودند، از همینرو هیچ بازیکنی در هر رده و دههای نمیتواند خودش را برتر، مهمتر و مثمرثمرتر از دیگری بداند. بازیکنانی که شاید شاخصترین آنها به لحاظ تحصیلات و بازیگری بازیکنانی مانند علی دایی و علی پروین باشند. نابغههایی مانند علی کریمی هم در پرسپولیس رشد کردند و بزرگ شدند که همیشه به هوادار و تیمشان افتخار کردند. من نمیخواهم به سوشا توهین کنم اما گفتن بعضی حرفها از قبیل این حرف که او یکی از پایهگذاران موفقیت پرسپولیس بوده اصلاً درست نیست. من نمیدانم او کدام موفقیت و قهرمانی چشمگیری را با پرسپولیس کسب کرده یا پایهگذارش بوده که حرف از آن میزند! من فکر میکنم سوشا برای اینکه خودش را بیشتر مطرح کند حرفهایی در مورد پرسپولیس یا هواداریاش از تیم رقیب سنتی مطرح میسازد یا اینکه هنوز به خاطر طلبش یا دیگر مشکلاتی که با پرسپولیس خودش مدعی شده بود؛ با اینگونه صحبت کردن میخواهد مثلاً از پرسپولیس به خیال خودش انتقام بگیرد یا خودش را مطرح سازد. من فکر میکنم صحبتهای سوشا به نوعی توهین به میلیونها هوادار پرسپولیس است که به نوعی بوی نفرت از محبوبترین تیم آسیا در آن دیده شده و یا از آن اینگونه احساس میشود. من فکر میکنم هنوز هیچ هوادار فوتبالی گلهای شاهکاری که سوشا از فولاد و نفت تهران دریافت کرد از ذهنش پاک نشده؛ شاهکاری که در بازی مقابل نفت تهران موجب شد قهرمانی از پرسپولیس گرفته شود و به نوعی میلیونها هوادار از دریافت آن گلها حسرت و افسوس بخورند و در عین شایستگی تیمشان به خاطر اشتباهات فردی سنگربان وقت پرسپولیس از قهرمانی محروم شوند. اگر بخواهم به اشتباهات سوشا و لباس پوشیدنش و بقیه کارهایش اشاره کنم که به مثنوی هفتاد من کاغذ باید اشاره کرد. فقط میخواهم به سوشا بگویم پرسپولیس خیلی بزرگ است و در پست دروازهبانی آنقدر دروازهبان خوب و بزرگ داشته که او را نمیتوان جزو حتی ده پانزده دروازهبان برتر پرسپولیس هم به شمار آورد. دروازهبانهایی مانند عابدزاده یا بیرانوند یا بزرگانی دیگر که این اواخر باید نام حامد لک را هم به آنها اضافه کرد چون انصافاً از زمانی که حامد لک هم به پرسپولیس پیوسته بازیهای بسیار خوبی را در پرسپولیس به نمایش گذاشته و اجازه نداده غیبت بیرانوند که انصافاً او هم یکی از بهترین دروازهبانهای آسیا و ایران بود به چشم آید.
حامد لک با پرداختن به متن فوتبال و کنار گذاشتن فضای مجازی خودش را نشان داد، سنگربانی که یکی از بهترینها است و انصافاً لیاقت پوشیدن پیراهن تیم ملی را هم دارد.
من فکر میکنم این راهی که سوشا در پیش گرفته بعد از مد کردن بعضی از لباسها و به راه انداختن بعضی از حاشیهها ره به ناکجاآباد میبرد. از همینرو به او توصیه میکنم خودش را با پرسپولیس و هوادارانش در نیندازد و مقابل مردم و هواداران میلیونی پرسپولیس قرار نگیرد.
برای مربی دروازهبانها کفش میخرید تا فیکس باشد!
سوشا مکانی موجود غریبی است. این غریب بودن از روزی که گلر استیلآذین بود و رفتار و گفتارش درباره علی دایی همه را متعجب کرد شروع شد، تا پوشیدن آن شلوار کوتاه عجیب و اظهارنظرهایش درباره پوشش و استایل متفاوتش ادامه یافت و حالا با صحبتهایی درباره اینکه بهترین گلر آسیاست به نقطه اوج رسیده.
در حوزه فنی البته او گلر بدی نبود اما نوسان زیادی داشت. حداقل در پرسپولیس که گلر متوسط رو به ضعیفی بود و یادمان نمیآید غیر از بازی حذفی مقابل راهآهن که دو پنالتی گرفت و خودش هم یکی از ضربات پنالتی را گل کرد نمایش درخشان و به یاد ماندنی داشته باشد. در عوض او کلی گل بد در پرسپولیس خورد و خیلیها سوشا را عامل مهم قهرمان نشدن پرسپولیس در لیگ پانزدهم میدانند چرا که تیم برانکو در آن فصل تنها به خاطر گل خورده زیادش، قهرمانی را به استقلال خوزستان داد که البته ساختار دفاعی تیم هم در آن نقش پررنگی داشت.
اما او در پرسپولیس جنجالها و حاشیههای بزرگی هم ایجاد کرد که شلوار باب اسفنجی فقط یکی از آنها بود. یکی از این مسائل درگیریاش با حمید درخشان در هتل المپیک محل اردوی تیم پرسپولیس بود که بازتاب زیادی در رسانهها داشت. یکی از بازیکنان آن زمان پرسپولیس که نه میخواهد اسمی از او برده شود نه دوست دارد این ماجرا را با جزئیات تعریف کند میگوید: «من با سوشا دشمنی ندارم که الان بخواهم این حرفها را بازگو کنم. اینها چیزهایی است که در اردوی تیم همه دیدند. آن روز هم ایشان به محمودخان (خوردبین) گفت یا جای من در این تیم است یا جای این آقا (درخشان).»
مسأله دیگری که آن زمان مطرح بود اینکه مکانی برای فیکس بازی کردن در پرسپولیس به مربیانش باج میدهد. نکتهای که همبازی سابقش تأیید میکند:«اینها مسائلی است که وجود داشت و خیلیها در رختکن میدیدند که مثلاً برای ایگور پانادیچ مربی گلرهایمان کفش کتانی نایکی اورجینال میخرید و به نوعی با او ارتباط داشت که همیشه فیکس باشد. اینها چیزهایی است که همه بازیکنان داخل رختکن از محسن بنگر و رضا نورمحمدی گرفته تا خدا بیامرز هادی نوروزی، محمد نوری، رضا نوروزی، بابک حاتمی و... می دیدند و از آن خبر داشتند. تازه اینها مواردی بود که ما علناً به چشم میدیدیم و موارد بسیار دیگری وجود داشت که اصلاً نه میشود تعریف کرد نه شما قادر به نوشتنش هستید.»
اما چرا سوشا حالا بحث استقلالی بودنش را مطرح کرده؟ حرفهایی که باعث شده حاشیههای زیادی دور و برش ایجاد شود و بسیاری از هواداران پرسپولیس در شبکههای اجتماعی علیه او موضع بگیرند. در عین حال مصاحبه علیاکبر طاهری مدیرعامل سابق باشگاه پرسپولیس که گفته به برانکو میگفتم او گلهای عجیبی میخورد، این شائبه را ایجاد کرده که سوشا در پرسپولیس عمداً وا داده و برخی گلهایی که او خورد مثلاً گل به خودی محسن بنگر مقابل فولاد یا گلی که در دربی 4 بر 2 از جابر انصاری دریافت کرد، عمدی بوده است.
همتیمی سابق مکانی درباره این حاشیهها میگوید: «گاهی اوقات یک فوتبالیست از روی نادانی خودش را بدبخت میکند. به نظرم گلهایی که سوشا میخورد عجیب نبود. وقتی او به پرسپولیس آمد نیلسون رقیبش بود اما اگر نعش نیلسون درون دروازه میایستاد از او بهتر بود. سوشا یک رقیب قوی داشت و مدام میخواست جایش را در ترکیب ثابت کند. به نظرم یکسری از گلهایی هم که میخورد به تکنیک دروازهبانیاش ربط داشت. متأسفانه گلرهای ما یکسری از فنون دروازهبانی را در بزرگسالی یاد میگیرند. البته هم برانکو مربی خوبی بود هم پانادیچ مربیای بود که گلرها را سرحال نگه میداشت. من قبول نمیکنم که سوشا گل عمدی خوره باشد اما به نظرم الان در اواخر دوران فوتبالش به سر میبرد و چون در جایی بازی میکند که نه اسمش مطرح میشود نه پول خوبی میگیرد میخواهد با این حرفها و مصاحبهها خودش را مطرح کند.»
این بازیکن سابق پرسپولیس میگوید: «الان گلرها در لیگ برتر و تیمهای بزرگ پول خوبی میگیرند. یعنی یک گلر متوسط رو به بالا میتواند قرارداد خوبی ببندد. شاید سوشا هم حس کرده که مثلاً تغییراتی در کادر دروازهبانی استقلال در پایان فصل ایجاد شود و با این حرفها میخواهد به استقلال بیاید تا هم پول خوبی بگیرد هم دوباره مطرح شود و اسمش هر روز در رسانهها باشد.»
تفضلی در لیست اسکوچیچ نیست
امیر اسدی @amir_asadi62
رایان تفضلی را حتماً میشناسید و این روزها نام او را شنیدهاید. مدافعی که فوتبال خود را همراه با ستارگانی چون لوک شاو -دفاع چپ اصلی منچستریونایتد- آغاز کرد اما مثل آنها نتوانست به موفقیتهای بزرگ برسد و حضور در لیگ برتر را تجربه کند. ماحصل سالها تلاش تفضلی، چند فصل بازی برای پتربورویونایتد در سطح سوم فوتبال انگلیس و البته دو فصل حضور در چمپیونشیپ و ترکیب تیمهایی نظیر هالسیتی و وایکامب واندررز است. تفضلی 196 سانتیمتری از چند سال قبل امیدوار به حضور در اردوی تیم ملی ایران است اما هیچگاه این اتفاق رخ نداده و او هرگز راهی به لیست مربیانی چون کارلوس کیروش، مارک ویلموتس و دراگان اسکوچیچ پیدا نکرده است.
تفضلی که این فصل را در وایکامب در چمپیونشیپ سپری کرد و سومین بازیکن برتر این تیم بود، طی روزهای اخیر حسابی خبرساز شده و نام خود را سر زبانها انداخته است. مدافع بلندقامت تیم وایکامب واندررز، با انتشار یک پست اینستاگرامی از سفر به ایران خبر داده است. او که در بازی آخر تیمش با ارسال دو پاس گل جزو بهترین بازیکنان میدان بود در این پست مشخص نکرده که به چه منظور به ایران مسافرت میکند اما گمانهزنیها به این سمت رفته که ممکن است او نیز در میان دعوت شدگان به تیم ملی باشد.
پست اینستاگرامی تفضلی، تصویری از این مدافع بلند قامت است که ایموجی هواپیما و پرچم ایران را در خود دارد و همین موضوع سبب شده تا شایعههایی پیرامون حضور او در تیم ملی یا چند باشگاه بزرگ ایرانی شکل بگیرد. هواداران تیمهای مختلف و بخصوص پرسپولیسیها برای حضور تفضلی در تیم خودشان گمانهزنی میکنند. تفضلی 29 ساله هرگز واکنشی به این گمانهزنیها انجام نداده و مشخص هم نیست او به چه علت این ایموجی و پست را به کار برده است.
این تیم ملی ایران روزهای حساسی را سپری میکند. نتایجی که دراگان اسکوچیچ از مارک ویلموتس به ارث برده، شرایط را بحرانی کرده و در این وضعیت تیم ملی به بازیکنانی باتجربه نیاز دارد. بازیکنانی که سابقه بازی برابر رقبای آسیایی را داشته باشند و بتوانند از پس مشکلات داخل و خارج از زمین بر بیایند. شاید اگر چند ماه قبل بحث حضور رایان تفضلی در تیم ملی وجود داشت، این اتفاق را میشد به فال نیک گرفت اما حالا و در آستانه چهار دیدار حساس ایران در مقدماتی جام جهانی 2022، حتی شایعه دعوت از او هم پذیرفتنی نیست.
درباره حضور رایان تفضلی در تیم ملی اما خبر میرسد او در لیست دراگان اسکوچیچ، البته تا این لحظه حضور ندارد و بعید است برای این اردو کارت دعوتی برای او ارسال شده باشد. به همین دلیل گمانهزنیها میرود سمت و سوی احتمال حضور او در باشگاهی چون پرسپولیس که پس از جدایی احتمالی محمدحسین کنعانیزادگان به یک مدافع میانی بزرگ نیاز دارد. البته هنوز چند هفته تا پایان لیگ باقی مانده و مدافعی که یکی از بهترین بازیکنان وایکامبِ سقوط کرده از چمپیونشیپ بوده، بعید است اینقدر زود تصمیم خود را برای فصل آینده بگیرد.
تفضلی و بازیکنانی در این سطح، تلاش خود را انجام میدهند تا در فوتبال جزیره -حتی سطح دوم و سوم- بمانند و به همین سادگیها برای حضور در لیگ ایران موافقت خود را اعلام نمیکنند. به همین دلیل بعید است تفضلی از حالا برای حضور در پرسپولیس چنین پستی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کند. شاید شیطنتی در میان بوده و افرادی از تفضلی خواستهاند این پست را منتشر کند تا برای مدتی سر زبانها بیفتد و بخت خود را با خبرسازی برای حضور در تیم ملی ایران آزمایش کند.
بهتر است همین حالا خداحافظی کنم
سهراب مرادی: هر کاری کردم توکیو قسمتم نشد
رضا عباسپور
شاید اگر هر وزنهبردار دیگری جای سهراب مرادی بود و این همه بلا و آسیب پشت سرهم در مسیر المپیک روی سرش آوار میشد با همان مانع اولی خداحافظی با دنیای قهرمانی را به ماندن و جنگیدن با تقدیر و سرنوشت ترجیح میداد اما سهراب که به انتخاب راههای سخت و نشدنی برای رسیدن به اهدافش عادت کرده است، ماند و برای گرفتن سهمیه المپیک دوباره از صفر شروع کرد. ولی دست تقدیر جور دیگری مسیر را برای سهراب رقم زده بود. زیرا ستاره طلایی وزنهبرداری ایران در ریو 2016 در آخرین فرصت خود برای کسب امتیاز و مجوز حضور در توکیو، روی تخته مسابقه دوباره آسیب دید. آسیبدیدگی که کلاً آخرین شانس سهراب را برای او پوچ کرد تا مرادی قید سهمیه المپیک را برای حفظ سلامتیاش در همان کلمبیا بزند. به همین بهانه و بعد از پایان مسابقه با سهراب همکلام شدیم تا چند و چون ماجرا را از زبان خودش بشنویم.
خستگی سفر و استرس زیاد، آسیبدیدگی کتفم را تشدید کرد
سهراب مرادی، ملیپوش وزنهبرداری ایران در خصوص شرایطش در روز مسابقه انتخابی المپیک در تورنمنت کلمبیا و اینکه چه اتفاقی برایش هنگام رفتن زیر وزنه 170 کیلوگرمی در یکضرب رخ داد، میگوید: «من علاوه بر آسیب دیدگی که در رکوردگیری تیم ملی قبل از آسیایی برایم رخ داد، مجبور بودم برای گرفتن سهمیه و امتیازات مورد نیازم هم در مسابقات آسیایی وزنه بزنم هم در تورنمنت کلمبیا. البته اینقدر فدراسیون جهانی مسیر کسب سهمیه المپیک توکیو را دشوار و دست نیافتنی کرده بود که ما چارهای نداشتیم به جز تحمل فشارهای سخت و طاقتفرسای تمرینی و مسابقهای. به اینها شرایط حساس کتف و کمر جراحی شدهام را هم اضافه کنید، متوجه میشوید که من چه استرس و شرایط بحرانی را در میدان مسابقه چه در تاشکند و چه در کلمبیا تحمل کردم. من این همه سختی را فقط به عشق مردمم و تمامی عزیزانی که در این مدت دلسوزانه کنارم بودند، تحمل کردم تا با سهمیه المپیک و حضور در توکیو دل آنها را شاد کنم اما وقتی تقدیر جور دیگری برایت نوشته شده است هرچقدر هم زور بزنی و تلاش کنی بازهم آن چیزی که میخواهی نمیشود که نمیشود. من در مسابقات آسیایی همانطوری که همه دیدید، یک مقدار به خاطر شرایط و حساسیت مسابقه کتفم زیر وزنه درد گرفت. به همین دلیل نتوانستم بعد از بازگشت در مدت زمانی که تا اعزام به کلمبیا فرصت داشتم، درست و حسابی تمرین کنم و روی بدنم فشار بیاورم. خستگی، استرس عجیب و غریبی که جدول امتیازی ما برای کسب سهمیه داشت، تحمل سفر طولانی تا کلمبیا و شرایط آب و هوایی و بدنیام در این کشور، همه و همه دست به دست هم داد تا در کلمبیا اگرچه برای ثبت مجموعی که مورد نیازم بود، هدفگذاری و تمرکز داشتم ولی زیر وزنه 170 کیلویی در یکضرب کتفم دوام نیاورد و درد زیادی داشتم. به همین دلیل سریع بعد از پایین انداختن وزنه، دستم را در فرم ایدهآل نگه داشتم تا مشکل حادتری برایم ایجاد نشود. بعد از آن هم به خاطر اینکه سلامتیام به خطر نیفتد، از حضور در حرکت دوضرب انصراف دادم و کلاً قید المپیک را همانجا زدم چون همان وقت به خودم گفتم سهراب بیهوده تلاش نکن چون توکیو قسمتت نیست. من در طول این مدت خیلی زجر کشیدم و دردهای زیادی را به عشق شاد کردن دل مردمم تحمل کردم ولی وقتی پای سلامتی،آینده و زندگیام پیش آمد دیگر چارهای نداشتم جز گذشتن از سهمیه المپیک و خداحافظی با توکیو.»
می خواستم با سهمیه پاسخ محبت
خیلی ها را بدهم
سهراب مرادی که حالا دیگر شانسی برای المپیکی شدن دوباره و حضور در بازیهای 2021 توکیو ندارد، تأکید میکند که خداحافظی با فشار تمرینات و دنیای قهرمانی الان برای او و سلامتیاش خیلی بهتر است: «خدا را شکر میکنم که اینجا در کلمبیا و قبل از اینکه سهمیه المپیک یا فرصت حضور و شانس کسب مدال بقیه هم تیمیهایم را بگیرم، آسیب دیدگی کتفم تشدید شد تا من از گردونه امتیازی المپیک کنار بروم و فرصت برای جوانترهایی که برای المپیکی شدن امید دارند فراهم شود. اما اگر اینجا سهمیه میگرفتم و در توکیو این آسیب دیدگی باعث میشد شانس مدال از کاروان وزنهبرداری گرفته شود هرگز خودم را نمیبخشیدم. من اگر این آسیب دیدگیها را نداشتم با رکوردهای قبلیام حتماً شانس طلا بودم، ولی قسمت من هم اینطور بود. خدا را شکر میکنم که تمام تلاشم را به کار گرفتم و از جانم مایه گذاشتم تا سهمیه المپیک را کسب کنم ولی نشد و این تقدیر من بود.»
سهراب مرادی ادامه میدهد: «من هم مدال طلای المپیک را داشتم و هم چند مدال طلای جهانی و رکوردهای ثبت شده در دنیا. از این رو نیازی نداشتم تا با به خطر انداختن سلامتیام دوباره برای المپیکی شدن تلاش کنم. ولی حمایت دکتر صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک، دکتر سلطانی فر وزیر ورزش، سید محمد طباطبایی، مدیرکل ورزشی ورزش و جوانان استان اصفهان، رئیس فدراسیون وزنهبرداری و همه دوستان و عزیزانی که در طول این مدت برادرانه و پدرانه کنارم بودند و هیچ چیزی برایم کم و کسر نگذاشتند تا من با آرامش برای سهمیه المپیک پروسه درمانیام را طی کرده و مهیای وزنه زدن شوم، بینهایت سپاسگزارم. فقط باید بگویم شرمنده آنها هستم که نتوانستم پاسخ محبتشان را با سهمیه المپیک بدهم. فکر نمیکنم اگر وزنهبردار دیگری هم جای من بود و این همه درد را یکجا یدک میکشید با آسیب دیدگیهای گوناگون در بدنش برای سهمیه المپیک تمرینات سخت و سنگین با وزنه را ادامه میداد. اما خدا را شکر که من در این مسیر کم نگذاشتم و از صفر دوباره شروع کردم و خودم را به سطح یک وزنهبرداری دنیا رساندم اما دیگر تقدیر آدمی دست خودش نیست. امیدوارم بعد از خداحافظی با دنیای قهرمانی بتوانم در موقعیتهای دیگر خدمتگزار جامعه وزنهبرداری و ورزش کشورم باشم.»
چلسی – لستر سیتی؛ فینال جام حذفی انگلیس، ساعت 20:45
او لیـــــن جــــام
توماس توخل و برندان راجرز میخواهند اولین قهرمانی خود در انگلیس را تجربه کنند. چلسی و لستر سیتی قرار است شنبه در فینال جام حذفی در ویمبلی به مصاف هم بروند. در این دیدار، دو تیم بالانشین لیگ برتر برای فتح قدیمیترین جام دنیای فوتبال با هم رقابت خواهند کرد. جام حذفی انگلیس از فصل 72-1871 برگزار میشود. چلسی میخواهد نهمین قهرمانیاش در این جام (و هفتمین در قرن جاری) را کسب کند که در این صورت آنها پس از آرسنال (14 قهرمانی) و منچستر یونایتد (12) در رده سوم قرار میگیرند. لستر که در فصل 16-2015، دنیای فوتبال را به لرزه درآورد و فاتح لیگ برتر شد، برای اولین بار پس از سال 1969 راهی فینال جام حذفی میشود و میخواهد اولین قهرمانی تاریخش در این رقابتها را به دست بیاورد.
این اولین بار پس از سال 2007 است که فینال جام حذفی بین دو تیمی برگزار میشود که در جمع چهار تیم بالای جدول لیگ برتر حضور دارند. در آن سال، منچستر یونایتد، قهرمان لیگ برتر مقابل چلسی، تیم دوم لیگ در فینال جام حذفی شکست خورد.
حالا این بازی هم پایاپای خواهد بود و هیچکدام از این دو تیم را نمیتوان بخت اول قهرمانی دانست. لستر در لیگ برتر سوم است و دو امتیاز بیشتر از چلسی دارد. دو تیم در هفتههای اخیر مانند هم نتیجه گرفتهاند. اگر جدول لیگ برتر را براساس ده بازی اخیر محاسبه کنیم، چلسی با شش برد، دو تساوی و دو شکست در رده سوم است و لستر هم با پنج پیروزی، دو تساوی و سه باخت در رده پنجم قرار میگیرد.
چلسی، بعد از لمپارد
چلسی در ژانویه مقابل لستر سیتی با نتیجه دو بر صفر شکست خورد و آن آخرین دیدار فرانک لمپارد در لیگ برتر روی نیمکت چلسی بود. لمپارد چند روز بعد اخراج شد و جایش را به توماس توخل داد. جالب آنکه این دو تیم قرار است سهشنبه هم در لیگ برتر با هم بازی کنند و آن دیدار از نظر کسب سهمیه لیگ قهرمانان اهمیت فوقالعادهای دارد.
توخل 47 ساله فصل را روی نیمکت پاریسنژرمن آغاز کرد، ولی در ماه دسامبر اخراج شد. او حالا میتواند فصل را با فتح جام حذفی و لیگ قهرمانان به پایان برساند.
زمانی که توخل جانشین لمپارد شد، چلسی در لیگ برتر نهم بود و از کسب سهمیه لیگ قهرمانان ناامید شده بود اما توخل در 26 بازی در تمامی رقابتها، 17 برد و تنها سه شکست داشته است و چلسی را متحول کرده است. توخل با بوروسیا دورتموند و پاریسنژرمن در آلمان و فرانسه فاتح جامهای حذفی شده است. او دفاع چلسی را مستحکم ساخته و باعث شده آنها در 26 بازی، 18 بار دروازهشان را بسته نگه دارند. عملکرد تیمو ورنر و کای هاورتز با او بسیار بهتر شده و آنتونیو رودیگر و مارکوس آلونسو هم در تیم احیا شدهاند.
چلسی با توخل توانست منسیتی را در مرحله نیمهنهایی شکست دهد. آنها در لیگ برتر هم تیم پپ گواردیولا را بردند. این دو تیم قرار است در فینال لیگ قهرمانان در دو هفته دیگر به مصاف هم بروند.
پیشرفت لستر با راجرز
زمانی که راجرز در فوریه 2019، سلتیک را ترک کرد و جانشین کلود پوئل در لستر شد، آنها در لیگ برتر یازدهم بودند و به منطقه سقوط نزدیکتر بودند تا منطقه کسب سهمیه لیگ قهرمانان. از آن هنگام تاکنون، لستر مرتباً پیشرفت کرده و در 108 بازی راجرز روی نیمکت این تیم، آنها 57 برد کسب کردهاند. لستر فصل پیش پنجم شد و شاید در این فصل رتبه بهتری کسب کند.
راجرز فوتبال زیبا را به ورزشگاه کینگ پاور آورده است و لستر را تبدیل به باشگاهی کرده که بیشترین بخت را برای شکستن انحصار «شش تیم بزرگ» دارد. او جیمی واردی، مهاجم 34 ساله تیم را احیا کرده و ستارگان جوانی مانند جیمز مدیسون، کلچی ایهاناچو، هاروی بارنز و یوری تیلمان زیر نظر او پیشرفت کردهاند. مربی سابق لیورپول توانسته بود در کمتر از سه سال، در سلتیک هفت قهرمانی به دست بیاورد اما او تاکنون در فوتبال انگلیس قهرمان نشده است. فتح جام حذفی میتواند شهرت او را بسیار بهتر کند و باعث شود باشگاههای بزرگتری در انگلیس و اروپا به دنبال جذبش باشند.
بازیکنان کلیدی
لمپارد اعتقادی به رودیگر نداشت و به او تنها 9 بار بازی داد اما این بازیکن در پیشرفت چلسی با توخل نقشی کلیدی داشته است. در 19 بازی لیگ که این مدافع آلمانی حضور نداشته، چلسی 26 گل دریافت کرده و در 17 دیداری که او در ترکیب ثابت بوده، آنها تنها 7 گل خوردهاند. رودیگر در جریان شکست یک بر صفر مقابل آرسنال در لیگ برتر استراحت کرد اما انتظار میرود مقابل لستر در ترکیب ثابت قرار بگیرد.
انگولو کانته، هافبک سابق لستر هم دیگر بازیکن کلیدی چلسی است. کریستین پولیشیچ و هاورتز هم در فرم خوبی هستند و در حملات بسیار به کار تیم توخل خواهند آمد. جانی ایونز هم اهمیت بسیاری برای لستر دارد. این مدافع سابق منیونایتد به دلیل مصدومیت از ناحیه پاشنه پا، دو بازی قبلی تیمش را از دست داده و مشخص نیست که به این بازی برسد. این بازیکن 33 ساله ستون خط دفاعی لستر است و غیبت او ضربه سختی به این تیم خواهد زد.
لستر در خط میانی نیاز دارد که مدیسون و تیلمان روی فرم باشند. آنها امیدوارند ایهاناچو، بازیکن سابق منچستر سیتی که در 12 بازی اخیر این تیم 13 گل زده، همچنان بدرخشد.
منبع: ESPN
برد پرسپولیس، نتیجه برتری ذهنی
استقلال چه زمانی به ثبات میرسد؟
سرمقاله
آرمن ساروخانیان
در فوتبال باید پای یک چیدمان و سبک بازی ایستاد یا با توجه به نتایج قبلی و کیفیت و تواناییهای حریف آن را تغییر داد؟ شاید این مهمترین تفاوت رویکرد مربیان استقلال و پرسپولیس پیش از دربی شب گذشته بود. گلمحمدی تیمش را با 2-4-4 همیشگی به زمین فرستاده بود، ولی مجیدی بعد از شکست غیرمنتظره مقابل ذوبآهن تصمیم گرفته بود 2-5-3 بازی کند.
با این حال نمیتوان این جابهجاییها را دلیل اصلی شکست استقلال دانست. ساختار دفاعی استقلال با سه مدافع استحکام بیشتری داشت و در فاز حمله هم توانست فرصتهای خوبی بسازد. روند بازی پیش از گل آلکثیر طبق خواسته کادر فنی استقلال پیش میرفت و پرسپولیس نتوانسته بود فرصت خطرناکی بسازد. استقلال همچنین میتوانست در شروع بازی صاحب یک ضربه پنالتی شود، ولی اکبریان، داور بازی این خطا را تشخیص نداد.
شاید اگر بتوان پرسپولیس را در یک جنبه برتر از استقلال دانست، آمادگی ذهنی بازیکنان بود. آنها پیش از گل توانستند فشار حریف را کنترل کنند و روی تنها فرصت جدی به گل رسیدند. همچنین بعد از گل هم منطقیتر بازی کردند، نه خیلی عقب رفتند تا فشار استقلال به حداکثر برسد و نه در یک سوم دفاعی فضایی به حریف دادند. بازیکنان استقلال اما بعد از گل حریف متزلزل به نظر میرسیدند و در تصمیمات و ضربات آخر تردید داشتند.
قطعاً اگر استقلال روحیه بهتری داشت، در زمان طولانی بعد از گل پرسپولیس میتوانست به گل تساوی برسد. همچنین در این تیم خلأ یک لیدر که تیم را سازماندهی کند، احساس میشود. وریا به دلیل افت بدنی و فنی از این نقش فاصله گرفته و هیچکدام از مدافعان یا هافبکهای میانی تیم هنوز به این کاریزما و کیفیت نرسیدهاند.
برتری ذهنی پرسپولیس نتیجه قهرمانیهای چهار فصل اخیر و البته ثباتی است که این تیم در سالیان گذشته داشته. در عوض استقلال تغییرات پرشمار و اکثراً بیثمری را تجربه کرده و فرهاد مجیدی هم زمان کافی برای برقراری این ثبات در تیمش نداشته است.
بازیکنان استقلال بعد از صعود آسیایی با روحیه خیلی بالایی به تهران برگشتند، ولی بازی با ذوبآهن نشان داد که بازیکنان مغرور شدهاند و مأموریتشان را تمام شده میدانند. همین سهلانگاری کار دست استقلال داد و شوک شکست مقابل تیم اصفهانی آنها را پیش از دربی در موقعیت روحی بدی قرار داد.
نتایج این هفته درس بزرگی برای بازیکنان استقلال بود که بدانند در فوتبال همه چیز به سرعت تغییر میکند. آنها در بازگشت از جده مصمم بودند که فاصله با صدر جدول را کمتر کنند، ولی با دو شکست متوالی در کمتر از یک هفته به رده پنجم سقوط کردند.
قهرمانی استقلال بعد از این شکست تقریباً غیرممکن به نظر میرسد، ولی مجیدی برای جلوگیری از تشدید این بحران باید هرچه زودتر تیمش را جمع کند و روی بازی بعدی متمرکز شود. با نتیجه شب گذشته قهرمانی جام حذفی مهمترین هدف استقلال است و البته این تیم باید در لیگ هم بتواند حداقل به رتبه سوم برسد. ابهام بزرگ درباره استقلال این است که آیا کادر فنی همچنان به تغییرات چیدمان و ترکیب تیم ادامه خواهد داد یا به یک فرمول ثابت میرسد؟ مصدومیت اسماعیلی، محرومیت رضاوند و البته خلأیی که استقلال در برخی پستهای کلیدی دارد، مجیدی را مجبور کرده بود که در دربی تیمش را به هم بزند، ولی برای بازیکنانی که در ماههای گذشته تغییرات زیادی را تجربه کردهاند و با مربیان مختلفی کار کردهاند، شاید در میانمدت بهتر باشد که برای رسیدن به هماهنگی با یک سبک ثابت
بازی کنند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو